سحر وب

خطی ننویسم که آزار دهد کسی را

سحر وب

خطی ننویسم که آزار دهد کسی را

شاید شما هم شنیده باشید که!!!؟؟؟

در چند روز گذشته در شهر تبریزچندین بار زلزله شدید رخ داد و البته خوشبختانه هیچ اتفاق ناگواری شکر خدا رخ نداد. تا اینجای حرفم هیچ جای گله و شکایتی نیست! یعنی من که نمی توانم از خداوند مالک همه چیز و همه کس بخاطر فرستادن زلزله شکایت کنم! ملک خودشه و به قول معروف چهار دیواری و اختیاری!
اما حرف من از پیش کشیدن زلزله تبریز یک چیز دیگه است ! خدا آنروز را نیاره که کار مهمی داشته باشی و بخوای از وسایل و تکنولوژی های جدید برای کارت کمک بگیری! جان آدم را بالا میآورند، اما به هیچ دردی نمی خورن!
راستش یکی از فامیل های ما آنروز یا بهتر بگم آنشب تبریز بودن و ساعت حدود های 23 بود که تلفن خانه مون زنگ زد و چون دیر وقت بود و دادشی و مامانم داشتن استراحت میکردن و منهم مثل جغد شب بیدار بودم! و طبق معمول مشغول اینترنت بازی! گوشی را برداشتم و از صدایی که مدادم داشت قطع و وصل میشد و مثل فیلم های تخیلی که موجدار و دیجیتالی ، فقط اینو فهمیدم که پسر عمومه و از تبریز زنگ میزنه و زلزله شده و میپرسید که وضعیت اینجا چطوره و ... صدا قطع شد و بوق اشغال!!!!! من که وحشت کرده بودم زود مامان را بیدار کردم و جریان را بهش گفتم و تا ساعت 2 نصف شب هر چه تلاش کردیم که شماره تلفن همراهش را بگیریم فقط مدام اشغال میزد و بعضی وقت ها هم می گفت که شبکه مشغوله! تلوزیون را هم که روشن کردیم داشت برنامه های عدای خودش را نشان میداد ! ورزشی و اخبار دنیا و ... از هر چیزی حرف زدن مگر زلزله ... خدا میدانه آن شب چقدر برایمان سخت گذشت و فکر میکردیم مثل این فیلم های سینمایی حتماً موقع حرف زدنش با من زمین باز شده و اون افتاده توش و بخاطر همین دیگه نمی توانیم باهاش ارتباط داشته باشیم ... اگر وضعیت بهتری بود حتماً خودمان بلند میشدیم و میرفتیم آنجا تا ببینیم چه بلایی سرش آمده اما با این وضعیت سهمیه بندی بنزین مگر میشه برای اینطور مسافرتها برنامه ریزی کرد!؟
فرداش در حدود ساعت 12 بود که موفق شدیم باهاش تماس بگیریم ! تعریف میکرد که بعد از زلزله که شکر خدا هیچ گونه تلافات و خرابی به همراه نداشته برق اکثر نقاط شهر قطع شده بود و ترافیک سنگین در خیابان های شهر به وجود آمده بود و سیستم تلفن ثابت و همراه هم کلاً بهم ریخته بود و اصلاً نمی شد با جایی تماس گرفت و همه گوشی ها مثل اسباب بازی بیمصرف در دست مردم باد کرده بود!

با همه اینها خوشحالم که هیچ اتفاق ناگواری رخ نداد و این عکس را هم به مناسبت بارش اولین برف درست حسابی پائیزی اینجا گذاشتم و هیچ ارتباطی به زلزله و اینجور چیزها نداره و چون تا من از خواب بیدار بشم و بروم بیرون و عکس درست حسابی از مناظر طبیعی بگیرم آلودگی ها روی برف سفید را پوشاند این عکس خوشکل را تقدیم همه شما میکنم...


نظرات 2 + ارسال نظر
chanel handbags چهارشنبه 10 شهریور 1389 ساعت 05:31 ق.ظ http://www.buybagshere.com

3q

chanel handbags جمعه 12 شهریور 1389 ساعت 05:45 ق.ظ http://www.buybagshere.com

3q

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد